مای هندزفزی

وبلاگی برای نسل جوان

مای هندزفزی

وبلاگی برای نسل جوان

شعر در مورد پاییز

شعر عاشقانه پاییز کوتاه

پاییز نام دیگر دلتنگى ست،

وقتى میان برگ هاى

سرخ و نارنجى اش

خیابان ها شلوغ مى شوند

از عاشقانه هاى دو نفره،

و من خیره به آدم هایى

که از کنارم مى گذرند

مدام تکرار مى کنم

میان همه اینها، چرا تو نیستى ..!؟

چرا از تمام این آدم ها

فقط تو را گم کرده ام ..؟

شعر پاییز عاشق است

زرد است که لبریز حقایق شده است

تلخ است که با درد موافق شده است

شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی

پائیز بهاری است که عاشق شده است

شعر پاییز عاشقان

به همین گونه شعر می‌نویسم

مدادم را در دستم می‌گیرم

و می‌نویسم باران.

دیگر پروانه و باد خود می‌دانند پاییز است یا بهار

من تنها گاه‌گاهی خورشیدی از گوشه‌ی چشمم به جانب‌شان می‌فرستم

و اگر توفانی برخیزد و آب‌ها و برگ‌های سیاه را با خود ببرد، با من نیست

به همان‌گونه که اکنون گل سرخی بر یقه‌ی پیراهن‌تان روییده‌ست.

شعر در مورد پاییز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.