شعر در مورد ذوق
شعر در مورد ذوق,شعر ذوق,شعر درباره ذوق,شعر جدید ذوق,شعر در وصف ذوق,شعری درباره ذوق,شعری در مورد ذوق,شعر برای ذوق,شعر در مورد ذوق زدگی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ذوق برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
وقتی بیایی روز و شب چون کودکان نو سخن
با ذوق ، در دنیای تو شیرین زبانی می کنم
شعر در مورد ذوق
لیک چراغ ذوق هم اینهمه کشته داشتن
چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردن است
شعر درباره ذوق
آنقدر نومیدم که وقت تشنگی حتی
ذوق توهم بین دریا و سرابم نیست
شعر در وصف ذوق
ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت
عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد
شعر حافظ در مورد ذوق
ذوق سرودنم، کلماتِ نوشتنم
دکتر! تمام خویشتنم درد می کند
شعر سعدی در مورد ذوق
تازه شعری سروده ام از تو
غزلی چون خود شما زیبا
تو که گوشت بر این دقایق نیست
باز هم ذوق گوش ماهی ها
شعر مولانا در مورد ذوق
ذوق شعر آنچنانی نیست در فهرست من
عشق بازی در خیالت با تمنای تو چند؟
شعر عطار در مورد ذوق
نه شور عارفانه ای ، نه ذوق شاعرانه ای
قرار عاشقانه ام ، شتاب در شتاب شد
شعر خیام در مورد ذوق
چه بی ذوق است استادی که با صد خون دل آموخت
به انگشتان زیبای تو این نُت های غمگین را
شعر پروین اعتصامی در مورد ذوق
خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید
و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید
شعر فروغ فرخزاد در مورد ذوق
وقتِ عشق بازی!
دست هایم چقدر میآیند به من!
وقتی تو را هر لحظه با ذوق
به چشمهایم نشان می دهم!
دست هایم را دوست دارم…
پرند از تو!
شعر جدید در مورد ذوق
می روی که خوشبخت شوی
و من
حال کودکی را دارم
که نخ بادبادکش پاره شده…
مانده
برای اوج گرفتنش
ذوق کند
یا برای از دست دادنش
گریه…!
شعر زیبا در مورد ذوق
با ذوق مسکین رستمی بی ذوق رستم پرغمی
گر ذوق نبود یار جان جان را چه باتمکین کند
شعر قشنگ در مورد ذوق
سرود ذوق فراوان شنیده ای، اکنون
بیا، ز خسرو ذوق فغان و زاری پرس
شعر جالب در مورد ذوق
به ذوق مطرب و می روزها به شب کردی
شبی به ذوق مناجات کردگار مخسب
شعری در مورد ذوق
ناخوشیها از دل بی ذوق ماست
ذوق اگر باشد همه دنیا خوش است
شعری درباره ذوق
هر عنکبوت جوله در تار و پود آن چه
از ذوق صنعت خود ذوق دگر نداند
شعر ذوق
پوست بدرد ز ذوق عشق چو پیدا شود
لیک کجا ذوق آن کو کندت ناپدید
شعر برای ذوق بچه
دروازه هستی را جز ذوق مدان ای جان
این نکته شیرین را در جان بنشان ای جان
شعر نیما در مورد ذوق
ایا دلی چو صبا ذوق صبح ها دیده
ز دیده مست شدی یا ز ذوق نادیده
شعر سهراب سپهری در مورد ذوق
اندر شکر نیابی ذوق نبات غیب
آن ذوق را هم از لب و دندان خویش جوی
شعر مریم حیدرزاده مورد ذوق
تاب رخت آفتاب ناورد
ذوق لب تو شراب ناورد
شعر بابا طاهر مورد ذوق
ذوق فقیران خاقان نیابد
عیش گدایان سلطان ندارد
شعر فرخی سیستانی مورد ذوق
در دل هر که ذوق شبگیرست
خنده صبح، خنده شیرست
شعر سیمین بهبهانب در مورد ذوق
پروانه که ذوق سوختن یافت
نبود به شعاع شمع خشنود
شعر اخوان ثالث در مورد ذوق
روز اگر مکسب و سوداگریست
ذوق دگر دارد سودای شب
شعر خواجوی کرمانی در مورد ذوق
بیا که چاره ذوق حضور و نظم امور
به فیض بخشی اهل نظر توانی کرد
شعر وحشی بافقی در مورد ذوق
زهره سازی خوش نمی سازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
شعر فردوسی در مورد ذوق
ز میوه های بهشتی چه ذوق دریابد
هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید
شعر نظامی در مورد ذوق
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریادلی بجوی دلیری سرآمدی
شعر حسین پناهی در مورد ذوق
کسی که آگهی از ذوق عشق جانان یافت
ز خویش حیف بود، گر دمی بود آگاه
شعر نادر مادرپور در مورد ذوق
ذوق مستی، در دل افسرده نیست
زنده بی عشق تو، کم از مرده نیست
شعر نصرت رحمانی در مورد ذوق
به دوستی که اگر زهر باشد از دستت
چنان به ذوق ارادت خورم که حلوا را
شعر مصطفی رحماندوست در مورد ذوق
دل ما بی لب لعل تو ندارد ذوقی
همه دانند که باشد ز نمک ذوق کباب
شعر محمد علی بهمنی در مورد ذوق
ز باد نکهت دو تات می جوئیم
ز باده ذوق لب جان فزات می جوئیم
شعر ناهید عباسی در مورد ذوق
گر ذوق شکر تو سکندر بیافتی
سیرآمدی ز چشمه حیوان چنانکه من
شعر مسعود فردمنش در مورد ذوق
عشق آدمیتست گر این ذوق در تو نیست
همشرکتی به خوردن و خفتن دواب را
شعر اردلان سرفراز در مورد ذوق
جان در تن مشتاقان از ذوق به رقص آید
چون باد بجنباند شاخی ز گلستانت
شعر در مورد ذوق
چه ذوق از ذکر پیدا آید آن را
که پنهان شوق مذکوری ندارد
شعر در مورد ذوق
عاشق آنست که بی خویشتن از ذوق سماع
پیش شمشیر بلا رقص کنان می آید
شعر در مورد ذوق
چنان به ذوق و نشاط آمدم که گوئی باز
بهار عشق و شبابست این شب پائیز
شعر در مورد ذوق
ذوق همچشمی ندارد شهرتم با آفتاب
گرد عالم از چه دارد چرخ سرگردان مرا؟
شعر در مورد ذوق
غیرت من صائب از همکار باشد بی نیاز
ذوق کار خویش باشد کارفرمایی مرا
شعر در مورد ذوق
تا مباد آگاه از ذوق گرفتاری شوند
می کنم آزاد طفلان را ز مکتب خانه ها
شعر در مورد ذوق
چنان شد عام در ایام ما ذوق گرفتاری
که آزادی کند دلگیر اطفال دبستان را
شعر در مورد ذوق
خمار درد نوشان را می ناصاف می باید
توان در خاکساری یافت ذوق خاکبازی را
شعر خیام در مورد ذوق
تا ذوق درونم خبری می دهد از دوست
از طعنه دشمن به خدا گر خبرستم
شعر در مورد ذوق
در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم
وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
شعر در مورد ذوق
تا به کرم خرده نگیری که من
غایبم از ذوق حضور ای صنم
شعر در مورد ذوق
سخن شیرین همی گویی به رغم دشمنان سعدی
ولی بیمار استسقا چه داند ذوق حلوا را؟
شعر در مورد ذوق
به امیدت طربناکم به عشقت ( . . . )
گهی از ذوق می گریم گهی از شوق می خندم
شعر در مورد ذوق
نداند گاو کردن بانگ بلبل
نداند ذوق مستی عقل هشیار
شعر خیام در مورد ذوق
ترا که ذوق سخن نیست فکر ساغر کن
که گشت چاک گریبان شرابخانه ما
شعر در مورد ذوق
غنیمت است دمی آب خوش درین عالم
به ذوق آب خمارست می پرستی ما
شعر در مورد ذوق
ما را توقع صله صائب ز خلق نیست
کز ذوق کار خویش بود مزد کار ما
شعر در مورد ذوق
به ذوق مطرب و می روزها به شب کرد
ی شبی به ذوق مناجات کردگار مخسب
شعر در مورد ذوق
ما ذوق لب گزیدن خمیازه یافتیم
ارزانی تو باد ز رطل گران شراب
شعر در مورد ذوق
خرده راز شرر در سینه اش سیماب شد
سنگ از روزی که ذوق صحبت آهن شناخت
شعر در مورد ذوق
صائب ار ذوق تماشا گرد دل می گرددت
هیچ دامی همچو دام طره شبرنگ نیست
شعر در مورد ذوق
ذوق خاموشی زبانم را به حرف آورده بود
این جرس را اشتیاق پنبه بر فریاد داشت
شعر در مورد ذوق
ذوق نظاره گل در نگه پنهان است
ای مقیمان چمن، رخنه دیوار کجاست؟
شعر در مورد ذوق
شد فلک درصدد معرکه سازی، اکنون
کز دل کودک ما ذوق تماشا برخاست
شعر در مورد ذوق
بر لب خود بوسه ده، آنگه ببین
ذوق آب زندگانی ساقیا
شعر در مورد ذوق
ز ذوق با خبری آنکه را خبر باشد
به نزد او سخن ناقصان خرافات است
شعر خیام در مورد ذوق
بر لب خود بوسه زن، آنگه ببین
ذوق آب زندگانی ای پسر
شعر درباره ذوق
تا ذوق می و خمار یابی
باید که شوی تو نیز قلاش
شعر در مورد ذوق
طیره از زلف او ریاض بهشت
خجل از ذوق او نعیم وصال
شعر در مورد ذوق
من فروغی گشتم از ذوق لب او نکته سنج
شکری را طوطی شیرین زبان تازه است
شعر در مورد ذوق
کس دل ز غمزه ات به سلامت نمی برد
الا کسی که صاحب ذوق سلیم نیست
شعر درباره ذوق
گردید امید دلم از ذوق فراموش
هرگه که مرا دیده به امیدگه افتاد
شعر در مورد ذوق
دل عاشق چو جرم مه صافی
ذوق پیش آمده به وصافی
شعر در مورد ذوق
تا دلم را هوای باطل بود
جانم از ذوق عشق عاطل شد
شعر در مورد ذوق
ذوق لذت شناس شاهد باز
کرده در عشق نغمه ها آغاز
شعر درباره ذوق
این بگفت و براند از سر شوق
سخن اندر میان به غایت ذوق