شعر در مورد اسم غزل
شعر در مورد اسم غزل,شعری در مورد اسم غزل,شعر درباره اسم غزل,شعر عاشقانه در مورد اسم غزل,شعر درباره ی اسم غزل,شعر اسم غزل,شعر درباره اسم غزل,شعر با اسم غزل,شعر درباره ی اسم غزل,شعر نو با اسم غزل,شعر غزل,شعر غزل نزار قبانی,شعر غزل فارسی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم غزل برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
همیشه چشم تو را شاعرانه می نوشم
که با تو من غزلی رو به راه می خواهم
شعر در مورد اسم غزل
مثل یک شعر
مرا تنگ در آغوش بگیر
که هوای غزلم
سخت شبیه تن توست…
شعری در مورد اسم غزل
دوباره وسوسه ی ناز چشم تو بر پاست
دوباره سیب و غزل، من گناه می خواهم.
شعر درباره اسم غزل
دور از تو چنانم که غم غربتم امشب
حتی به غزل های غریبانه نگنجد
شعر عاشقانه در مورد اسم غزل
چشم وا کردم و دیدم که خدایم تو شدی
دفتر پر غزل خاطره هایم تو شدی
شعر درباره ی اسم غزل
با یک غزل ساده از عشق تو مـیـگویم
آخرچه شود حاصل جزغصه و رسـوایی
شعر اسم غزل
تو عاشقانه ترین رکعت غزل هستی
برای خواندن تو قبله گاه می خواهم
شعر درباره اسم غزل
در من
غزلی اینک
دنبال تو
می گردد
ای آنکه
تو را دیدن
انگیزه ی گویایی ست…
شعر با اسم غزل
دوباره سیب و غزل، من گناه می خواهم
دلی دچار تو و سر به راه می خواهم
شعر درباره ی اسم غزل
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست
شعر نو با اسم غزل
بعد تو قول و غزل هاست جهان را اما
غزل توست که در قولی از آن ما نیست
شعر غزل
بپوش پنجره را ای برهنه! می ترسم
که چشم شور ستاره تو را نظر بزند!
غزل برای لبت عاشقانه تر گفتم
که بوسه بر دهنم عاشقانه تر بزند
شعر غزل نزار قبانی
هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری وشم
لب بر لبم بنه بنوازش دمی چو نی
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم.
شعر غزل فارسی
به راستی
صلتِ کدام قصیده ای
ای غزل؟
ستاره باران ِکدام سلامی
به آفتاب
از دریچه ی تاریک؟
شعر در مورد اسم غزل
گفتی غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟
پر میزند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
شعری در مورد اسم غزل
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِِ سرآغاز سال کو؟
شعر درباره اسم غزل
رفتیم و پرسش دل ما بیجواب ماند
حال سؤال و حوصلهی قیل و قال کو؟
شعر عاشقانه در مورد اسم غزل
صبح
باور عشق است
در لبخند آسمانی تو
وقتی
چشم هایت را باز می کنی
و عطر نگاهت را
بر خورشید می پاشی
تا غزل غزل
روشنی بسراید.
شعر درباره ی اسم غزل
ای لحظه ناب ازل، آیینه دیدار تو
سر شکوه هر غزل، مضمون بی تکرار تو
شعر اسم غزل
کسی که دوستش دارم،
غزل است…!
اسمش که نه
چشم هاش…!
شعر درباره اسم غزل
غزل از چشم شما روی دلم می بارد
یک نفر نیست که این فاصله را بردارد؟
شعر با اسم غزل
ای رند غزل پـــوش، که بر ســـــنگ، سرت خورد
از دوست چه دیدی که ز بــــــــــــیگانه ندیدی؟
شعر درباره ی اسم غزل
آواز تازه ای بخوان
آوازی شبیه نوای داوود
با غزلی به زیبایی غزل های سلیمان
با صوتی حزین بخوان
با چشمانی شاد
و من روبروی تو به لبهایت فکر می کنم
و در این فکر
موسیقی متولد می شود…
شعر نو با اسم غزل
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست
شعر غزل
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم
شعر غزل نزار قبانی
تا این غرل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
شعر غزل فارسی
از عشق تو هرجا که غزل دید غزل گفت
هر گاه دلش بهر تو لرزید … غزل گفت
تو کعبه ی دل بودی و او زائر چشمت
هر گاه دلش حول تو چرخید غزل گفت
شعر در مورد اسم غزل
هر چند ز نا دیدن او غم به دلت نیست
هر وقت دل از هجر تو نالید غزل گفت
خورشید تویی نور تویی عشق تو هستی
وقتی که به او نور تو تابید غزل گفت
شعری در مورد اسم غزل
در مدرسه حتی تو نرفتی ز خیالش …
استاد از او هندسه پرسید غزل گفت
حالا شده لبخند تو دروازه ی شعرش
هر گاه که از شوق تو خندید غزل گفت
شعر درباره اسم غزل
تک بیت غزل هاش شدی در همه ی عمر
از عشق تو هرجا که غزل دید غزل گفت
شعر عاشقانه در مورد اسم غزل
رسیده ام به غزل های دوستت دارم
به درک لحظه ی زیبای دوستت دارم
شعر درباره ی اسم غزل
خانم! عجالتا برویم آخــــــــــــــــر غزل
نه اینکه وقت نیست امان را گرفته اید
شعر اسم غزل
بیا تا با غزل عقدت کنم تا محرمم باشی
شریک شادی و شعر و شب و شور و غمم باشی
شعر درباره اسم غزل
انگار غزل آب نباتی شده باشد
وقتی که دو تا لب قر و قاطی شده باشد
شعر با اسم غزل
امشب دوباره آمده ام ، باز هم سلام
من را ببخش مرد غزل های ناتمام
شعر درباره ی اسم غزل
برای شادی روحم کمی غزل لطفا
دلم پر از غم و درد است، راه حل لطفا
شعر نو با اسم غزل
امشب غزل! مرا به هوایی دگر ببر
تا هر کجا که می بردت بال و پر ببر
تا ناکجا ببر که هنوزم نبرده ای
این بارم از زمین و زمان دورتر ببر
شعر غزل
اینجا برای گم شدن از خویش کوچک است
جایی که گم شوم دگر از هر نظر ببر
آرامشی دوباره مرا رنج می دهد
مگذار در عذابم و سوی خطر ببر
شعر غزل نزار قبانی
دارد دهان زخم دلم بسته میشود
بازش به میهمانی آن نیشتر ببر
خود را غزل، به بال تو دیگر سپرده ام
هرجا که دوست داری ام امشب ببر ببر
شعر غزل فارسی
از دهانت چشیدنی ست غزل،بیش از آنکه شنیدنی باشد
قدری آهسته تر بخوان بگذار این حلاوت مکیدنی باشد
شعر در مورد اسم غزل
یکشنبه است،بوی غزل می دهد تنت
بوی گلاب،بوی عسل می دهد تنت
شعری در مورد اسم غزل
غزل سرودم و گفتی که شاعران آری !
بگو بگو تو به من هر چه در دلت داری
بخاطر تو به سیگار لب زدم گفتی
بدم می آید از این شاعران سیگاری
شعر درباره اسم غزل
چه صادقانه برایت غزل سرودم و تو
چه بی ملاحظه گفتی: چقدر بیکاری!
ولی دوباره برایت غزل سرودم من
ولی دوباره بر آن وزن های تکراری
شعر عاشقانه در مورد اسم غزل
با اینکه از ردیف غــــــــــزل کم نمی شوی
اما بــــــرای قافیــــــه همــــدم نمی شوی
شعر درباره ی اسم غزل
قدری آهسته…دلم پشت غزل جامانده
دلِ حساس ،دلِ خسته ،دلِ وامانده
شعر اسم غزل
در آسمان غزل عاشقانه بال زدم
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم با تو عالمی دارم
به لطف قول و غزل قید قیل و قال زدم
شعر درباره اسم غزل
غزال من غزلم، محو خط و خال تو شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم
به قدر یک مژه بر هم زدن تورا دیدم
تمام حرف دلم را در این مجال زدم…
شعر با اسم غزل
غزل مثل تو رنگین است ای یار
عسل مثل تو شیرین است ای یار !
شعر درباره ی اسم غزل
به دفترم خیلی علاقه داره
شومینه اشتهاش بی حد و مرزه
میندازمش بفهمه دوستت دارم
یه مشت غزل مگه چه قدر می ارزه؟
شعر نو با اسم غزل
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
شعر غزل
هر تار مویت یک غزل یا یک ترانه
یک جاده صعب العبور بی کرانه
شعر غزل نزار قبانی
یکباره غزل بود که ما را سر پا کرد
از صفحه ی پژمرده ی تاریخ جدا کرد
شعر غزل فارسی
ردیف این غزل دشوار می شد با بیندازم !
ولی با وامی از چشم تو شاید جا بیندازم!
شعر در مورد اسم غزل
کسی که در حضور تو غـزل ارائه می کند
حـرف نمی زند تو را ،عمل ارائه می کند
شعری در مورد اسم غزل
تنهایی ام را از غزل سرشار میکرد
تا زیر لب نام مرا تکرار میکرد
شعر درباره اسم غزل
تنهایی ام را از غزل سرشار میکرد
تا زیر لب نام مرا تکرار میکرد
شعر عاشقانه در مورد اسم غزل
باقی غزل به سر بگوییم
نتوان گفتن به پیش خامان
شعر درباره ی اسم غزل
غزل رها کن از این پس صلاح دین را بین
از آنک خلعت نو را غزل رفوست بدست
شعر اسم غزل
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است
شعر درباره اسم غزل
آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت
یار شیرین سخن نادره گفتار من است
شعر با اسم غزل
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
قول و غزل به ساز و نوا می فرستمت
شعر درباره ی اسم غزل
غزل سرایی ناهید صرفه ای نبرد
در آن مقام که حافظ برآورد آواز
شعر نو با اسم غزل
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نوای بانگ غزل های حافظ از شیراز
شعر غزل
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست
طبع چون آب و غزل های روان ما را بس
شعر غزل نزار قبانی
زبور عشق نوازی نه کار هر مرغیست
بیا و نوگل این بلبل غزل خوان باش
شعر غزل فارسی
گر به دیوان غزل صدرنشینم چه عجب
سال ها بندگی صاحب دیوان کردم
شعر در مورد اسم غزل
مرغان باغ قافیه سنجند و بذله گوی
تا خواجه می خورد به غزل های پهلوی
شعری در مورد اسم غزل
مطرب همین طریق غزل گو نگاه دار
کاین ره که برگرفت به جایی دلالتست
شعر درباره اسم غزل
که نه تنها منم ربوده عشق
هر گلی بلبلی غزل خوان داشت
شعر عاشقانه در مورد اسم غزل
صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی
سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی
شعر درباره ی اسم غزل
چون سعدی صد هزار بلبل
گلزار رخ تو را غزل گوی
شعر اسم غزل
سخن عشق حرامست بر آن بیهده گوی
که چو ده بیت غزل گفت مدیح آغازد
شعر درباره اسم غزل
هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد
بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی
شعر با اسم غزل
رفت آن زمان، که نغمه طرازان عشق را
آتش بجان زدی، غزل آبدار من